درون قلب من

هر چیزی‌که پیش میاد قطعا یک‌حکمتی داره خداروشاکرم‌که انقدر هوامو داره که چنین محبتی توی قلبامون گذاشته نوشته شده در شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۶ساعت 21:18 توسط فاطمه| ,قسمت ...ادامه مطلب

لازم نیست متفاوت باشیمکافیست تنها خوب باشیمدر این دنیاخوب بودن به اندازه کافیمتفاوت هست .................................................. دوست خیلی خیلی خوبمه دوستی که خیلی خیلی دوسش دارم خیلی خیلی دوسش دارمممم نوشته شده در سه شنبه سی و یکم مرداد ۱۳۹۶ساعت 22:22 توسط فاطمه| ,خوبِ ...ادامه مطلب

اونقدر که فکر میکردم سخت نبود ........................................................ اونقدر که فکر میکردم خوشحال نشدم .......................................................... شاید باید کمتر فکر کرد و نگران بود .......................................................... راضی ترم، انگار کم کم داره , ...ادامه مطلب

سخت ترین مرحله، آنجاییست که باید به همه ثابت کنی چقدر قوی هستی! و بعد از آن که تشویق هایشان تمام شد، بگویی از خنده دلت درد گرفته،  و بروی روی کاسه توالت تمام قوی بودنت را بالا بیاوری، تنهایی ات را گریه کنی.. "مریم زارع" ........................................................................ گاهی بیشتر از بقیه، خودت از خودت انتظار داری که قوی باشی.. اما لحظه ای که ظرفیت قوی بودنت سر ریز می کنه، با تمام وجودت، با تک تک سلولات، درد و احساس میکنی..,من قوی هستم,من دختر قوی هستم,شعر من قوی هستم ...ادامه مطلب

نابرده رنج گنج میسر نمی شود. با انتخاب مسیر آسان نمی توان به خوشبختی رسید. خوشبختی را به دست خود بنا کردن یعنی کار و تلاش نه رفتن دنبال دلالی و یا تن پروری. تنبلی شاید ظاهر دلربایی داشته باشد، اما تنها کار است که باعث رضایت واقعی انسان می شود. من از افرادی که کار کردن را دوست ندارند بیزارم.. اما مشکل پیتر این نیست که تنبل است، مشکلش این است که هدف خاصی را دنیال نمیکند و علاوه بر این، فکر می کند که کودن تر و حقیرتر از آن است که در زندگی هرگز به چیزی نایل آید. پسرک بیچاره هنوز نمی داند که خوشحال کردن یک فرد دیگر چه احساسی در آدم ایجاد می کند.  جمله هایی زیبا از,جملاتی از کتاب بیشعوری,جملاتی از کتاب صد سال تنهایی,جملاتی از کتاب عقاید یک دلقک,جملاتی از کتاب تنهایی پرهیاهو,جملاتی از کتاب جان شیفته,جملاتی از کتاب بار هستی,جملاتی از کتاب های معروف,جملاتی از کتاب شازده کوچولو,جملاتی از کتاب راز,جملاتی از کتاب ...ادامه مطلب

برادران یوسف وقتی می خواستند یوسف را به چاه بیفکنند یوسف لبخندی زد.. یهودا پرسید : چرا میخندی ؟ اینجا که جای خنده نیست ! یوسف گفت : روزی در فکر بودم چگونه کسی می تواند به من اظهار دشمنی کند با اینکه برادران نیرومندی دارم ! اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد تا بدانم که ؛ " نباید به هیچ بنده ای تکیه کرد.",تنها پناه من ...ادامه مطلب

این مردم نفرت انگیز ترین مشرکان اند.. زیرا دین تنها برای آنان ابزار رسیدن به هدف های دنیوی ست، و بی شک از روی ایمان کاری نمی کنند!     "اعتراف من" "لئون تولستوی", ...ادامه مطلب